word - لغت

belting || کمربند زدن

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

belt

UK :

belt

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [belting] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [belting] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [belting] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [belting] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [belting] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • thumping


    کوبیدن

  • pounding


    کوبیدن

  • beating


    كتك زدن

  • wallopping


    دیوار انداختن

  • walloping


    دیوار زدن

  • bashing


    ضربه زدن

  • thrashing


    کوبیدن

  • hammering


    چکش زدن

  • striking


    قابل توجه، برجسته، موثر

  • hitting


    ضربه زدن

  • whipping


    شلاق زنی

  • battering


    کتک زدن

  • whaling


    صید نهنگ

  • flogging


    شلاق زدن

  • pummellingUK


    pummellingUK

antonyms - متضاد

  • defenceUK


    دفاع بریتانیا

  • defenseUS


    دفاع آمریکا


  • حفاظت

  • safeguard


    حفاظت

  • immunity


    مصونیت


  • امنیت

  • shield


    سپر


  • پوشش دادن

  • deterrent


    بازدارنده


  • پناه

  • reprisal


    انتقام جویی

  • guarding


    نگهبانی


  • نگهبان

  • safeguarding


    حفاظت

  • protector


    محافظ