blacklisted

base info - اطلاعات اولیه

blacklisted - در لیست سیاه قرار گرفته است

N/A - N/A

ˈblæk.lɪst

UK :

ˈblæk.lɪst

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [blacklisted] در گوگل
description - توضیح
  • past simple and past participle of blacklist


    ماضی ساده و ماضی از لیست سیاه

  • to put someone's name on a blacklist


    قرار دادن نام کسی در لیست سیاه

example - مثال
  • They were blacklisted because of their extreme views.


    آنها به دلیل دیدگاه های افراطی خود در لیست سیاه قرار گرفتند.

synonyms - مترادف
  • boycotted


    تحریم کرد

  • banned


    ممنوع شد

  • barred


    مسدود

  • embargoed


    تحریم شده است

  • excluded


    مستثنی شده است

  • ostracisedUK


    اُstracisedUK

  • ostracizedUS


    طرد شده ایالات متحده

  • rejected


    رد شد

  • expelled


    اخراج کرد

  • precluded


    مانع شده است

  • repudiated


    رد کرد

  • vetoed


    وتو کرد

  • avoided


    اجتناب کرد

  • blackballed


    گلوله سیاه شده

  • debarred


    منع شده است

  • disallowed


    غیر مجاز

  • proscribed


    ممنوع شده است

  • blacked


    سیاه شده

  • ignored


    نادیده گرفته شده است

  • ruled out


    منتفی شد

  • voted against


    رای مخالف داد

  • banished


    تبعید شد

  • outlawed


    غیرقانونی

  • prohibited


    ممنوع است

  • snubbed


    طرد شد

  • considered undesirable


    نامطلوب محسوب می شود

  • placed an embargo on


    تحریم کنند

  • put an embargo on


    از استخدام امتناع کرد

  • refused to employ


    بسته


  • هدایت دور از

  • steered clear of


antonyms - متضاد
  • included


    مشمول

  • invited


    دعوت کرد

  • brought


    آورده شده

  • admitted


    پذیرفته


  • بگذار وارد شود

  • asked


    پرسید

  • encouraged


    تشویق شد

  • welcomed


    استقبال کرد

لغت پیشنهادی

removes

لغت پیشنهادی

commensurate

لغت پیشنهادی

Barcelona