argumentatively

base info - اطلاعات اولیه

argumentatively - به صورت استدلالی

N/A - N/A

ˌɑːrɡ.jəˈmen.t̬ə.t̬ɪv.li

UK :

ˌɑːɡ.jəˈmen.tə.tɪv.li

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [argumentatively] در گوگل
description - توضیح
  • in a way that shows someone wants to argue


    به گونه ای که نشان می دهد کسی می خواهد بحث کند

example - مثال
  • Maybe I'll change my mind about going out he said, argumentatively.


    او با استدلال گفت: شاید نظرم را در مورد بیرون رفتن عوض کنم.

  • He expressed his views openly, firmly, and argumentatively.


    او نظرات خود را آشکارا، محکم و استدلالی بیان می کرد.

synonyms - مترادف
  • quarrelsomely


    به طرز مشاجره ای

  • contentiously


    مشاجره

  • belligerently


    جنگ طلبانه

  • combatively


    به صورت رزمی

  • disputatiously


    بحث برانگیز

  • pugnaciously


    به طرز خصمانه ای

  • confrontationally


    به صورت تقابلی

  • antagonistically


    به صورت متضاد

  • bellicosely


    به صورت دعوی

  • litigiously


    به طرز ناخوشایندی

  • cantankerously


    ستیزه جویانه

  • militantly


    به شدت

  • truculently


    عذاب آور

  • agonistically


    به طرز دلربایی

  • captiously


    به صورت واقعی

  • factiously


    با شور و شوق

  • feistily


    گلادیاتوری

  • gladiatorially


    به صورت تکه تکه

  • scrappily


    ناهماهنگ

  • discordantly


    به صورت تهاجمی

  • aggressively


    تراشه ای

  • assaultively


    به صورت جدلی

  • chippily


    چالش برانگیز

  • controversially


    برعکس

  • polemically


    به صورت stroppily

  • challengingly


    با نظر

  • contrarily


    شور

  • stroppily


    سیخ دار

  • opinionatedly


  • saltily


  • spikily


antonyms - متضاد
  • peaceably


    صلح آمیز

  • agreeably


    موافق

  • amiably


    دوستانه

  • compliantly


    مطابق با

  • diplomatically


    دیپلماتیک

  • nonviolently


    بدون خشونت

  • accommodatingly


    سازگارانه

  • amenably


    قابل قبول

  • complaisantly


    با رضایت

  • safely


    بدون خطر

  • uncontroversially


    بدون مناقشه

  • civilly


    مدنی

  • pacifistically


    صلح طلبانه

  • unbelligerently


    غیر خصمانه

  • genially


    به طور ارجمند

  • irenically


    به طرز کنایه آمیزی

  • nonaggressively


    غیر تهاجمی

  • obligingly


    اجباری

  • affably


    دوست داشتنی

  • conciliatorily


    آشتی جویانه

  • calmly


    با آرامش


  • به آرامی

  • peacefully


    به صورت مسالمت آمیز

  • amicably


    به صورت تعاونی

  • cooperatively


    آرام

  • friendlily


    خوش اخلاق

  • pacifically


  • good-naturedly


لغت پیشنهادی

roses

لغت پیشنهادی

deadlocked

لغت پیشنهادی

built-to-order