bonito

base info - اطلاعات اولیه

bonito - بونیتو

N/A - N/A

bəˈniːt̬oʊ

UK :

bəˈniːtəʊ

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bonito] در گوگل
description - توضیح
  • a type of small tuna (= a large fish that lives in warm seas)


    نوعی ماهی تن کوچک (= ماهی بزرگی که در دریاهای گرم زندگی می کند)

  • the flesh of this fish eaten as food often used dried in Japanese cooking


    گوشت این ماهی به عنوان غذا خورده می شود و اغلب به صورت خشک در آشپزی ژاپنی استفاده می شود

example - مثال
  • Fish caught in warm waters include bonito, sharks, and turtles.


    ماهی هایی که در آب های گرم صید می شوند عبارتند از: بونیتو، کوسه و لاک پشت.

  • Dashi is a mixture of dried bonito and dried seaweed.


    داشی مخلوطی از بونیتو خشک و جلبک دریایی خشک شده است.

  • It's a sort of pancake and they top it with shaved bonito flakes.


    این یک نوع پنکیک است و روی آن را با پرک های تراشیده شده می زنند.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

relies

لغت پیشنهادی

iowa

لغت پیشنهادی

customizing