befuddle
befuddle - گیج کردن
N/A - N/A
UK :
US :
baffle
گیج کردن
confound
مبهوت کردن
confuse
رازآلود کردن
bemuse
گیج
mystify
پازل
perplex
گیج کننده
puzzle
فلومکس
bewilder
مبهوت
flummox
بامبوزل
stupefy
لرزیدن
bamboozle
غیر پلاس
fluster
مزاحم
nonplus
ادل کردن
vex
ضرب و شتم
addle
بوفالو
متلاشی کردن
buffalo
منحرف کردن
discombobulate
مات و مبهوت
disorient
faze
dumbfound
روباه
faze
به هم زدن
fox
سنگ ریزه
fuddle
مارپیچ
gravel
درهم ریختن
maze
کنده
muddle
مه گرفتگی
stump
حواس پرت کردن
befog
گل آلود
daze
distract
muddy
برطرف کردن
clarify
روشن کردن
explicate
توضیح دادن
illuminate
تفسیر
ساده کردن
simplify
توضیح
elucidate
پرت كردن
enlighten
پاکسازی
مشخص کن
ابهام زدایی
نشان دادن
تعبیر کردن
make plain
حل کردن
expound
باز کردن
demystify
گشودن
رمزگشایی
construe
بسط دادن
unriddle
نشان می دهد
گره گشایی
unravel
نمایش دادن
unfold
آشکار ساختن
decode
روشن
تبعید کردن
حاشیه نویسی کنید
untangle
آشکار
expatiate
annotate
manifest
