alleging
alleging - ادعا کردن
N/A - N/A
UK :
US :
این دو مرد ادعا می کنند (که) پلیس آنها را مجبور به اعترافات دروغین کرده است.
گفته می شود که او در مرکز یک باند بین المللی مواد مخدر بوده است.
گفته می شود که جانسون به سر آقای رحیم ضربه زده است.
asserting
ادعا کردن
maintaining
نگهداری
declaring
اعلام می کند
claiming
بیان می کند
stating
قول دادن
avowing
معترض
averring
متخاصم
contending
اظهار نظر
professing
اصرار
insisting
جلب کردن
avouching
تصدیق کردن
attesting
استدلال
proclaiming
قسم خوردن
arguing
تایید کردن
swearing
مدعی
asseverating
برگزاری
purporting
گواهی
holding
شهادت دادن
certifying
پیشبرد
testifying
استناد کردن
advancing
پیشنهاد می کند
citing
القا کردن
suggesting
خلع کردن
adducing
التماس کردن
deposing
حمایت کردن
pleading
دلالت دارد
upholding
شارژ کردن
implying
ارائه
charging
چالش برانگیز
presenting
challenging
denying
انکار کردن
gainsaying
سود گویی
contradicting
متناقض
opposing
مخالف
refuting
رد کردن
renouncing
چشم پوشی
repudiating
انزجار
abjuring
مخالفت کردن
disagreeing
سلب مسئولیت
disavowing
مخالفت می کند
disclaiming
اعتراض می کند
dissenting
گرفتن
objecting
عقب نشینی
protesting
دریغ کردن
taking
پس گرفتن
withdrawing
بحث کردن
withholding
عدم تایید
taking back
چالش برانگیز
disowning
مقابله کردن
rejecting
مسابقه دادن
disputing
بحث برانگیز
disaffirming
قسم خوردن
challenging
بی اعتبار کردن
countering
منفجر شدن
contesting
disproving
controverting
rebutting
forswearing
discrediting
exploding