bonsai

base info - اطلاعات اولیه

bonsai - بونسای

noun - اسم

/ˈbɑːnsaɪ/

UK :

/ˈbɒnsaɪ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bonsai] در گوگل
description - توضیح
  • a tree that is grown so that it always stays very small or the art of growing trees in this way


    درختی که طوری رشد می کند که همیشه خیلی کوچک بماند یا هنر پرورش درختان به این شکل

  • a very small tree that is grown in a small container and is stopped from growing bigger by repeated cutting


    درخت بسیار کوچکی که در ظرف کوچکی رشد می کند و با قطع مکرر از بزرگ شدن آن جلوگیری می شود

  • I came first to the Flat Garden with its bonsai azaleas, temple statuary, and a stunning view of Portland.


    من ابتدا به باغ تخت آمدم، با آزالیاهای بونسای، مجسمه معبد، و منظره خیره کننده پورتلند.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • indoor plant


    گیاه سرپوشیده


  • گیاه

  • houseplant


    گیاه خانگی


  • گیاه گلدانی

  • potted plant


    زندگی گیاهی

  • vegetation


    سبزی


  • درختچه

  • shrub


    علف هرز

  • weed


    گیاه دارویی

  • herb


    سرسبزی

  • greenery


    بوته

  • bush


    فلور

  • flora


    زینتی

  • verdure


    چمن

  • ornamental


    شلیک


  • تاک


  • گیاهی

  • vine


    جوانه

  • herbage


    درخت

  • sprout


    نهال


  • گل

  • seedling


    زیر نباتی


  • خزنده

  • undergrowth


  • creeper


antonyms - متضاد
  • full-size tree


    درخت در اندازه کامل

لغت پیشنهادی

saxons

لغت پیشنهادی

anapest

لغت پیشنهادی

prevents