bootlegger

base info - اطلاعات اولیه

bootlegger - چکمه فروش

noun - اسم

/ˈbuːtleɡər/

UK :

/ˈbuːtleɡə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bootlegger] در گوگل
description - توضیح
  • someone who makes or sells something especially alcohol illegally


    کسی که چیزی بخصوص الکل را غیرقانونی می سازد یا می فروشد

  • someone who makes, copies, or sells something illegally


    کسی که چیزی را غیرقانونی می سازد، کپی می کند یا می فروشد

  • someone who sells illegally made goods


    کسی که اجناس غیرقانونی را می فروشد

example - مثال
  • His father was a bootlegger who bought liquor cheap in Nebraska and sold it at twice the price to Indians in South Dakota.


    پدرش یک غرفه‌فروش بود که مشروب را در نبراسکا ارزان می‌خرید و آن را با دو برابر قیمت به هندی‌های داکوتای جنوبی می‌فروخت.

  • The band has spoken out against merchandise bootleggers currently operating outside their gigs.


    این گروه علیه فروشندگانی که در حال حاضر خارج از کنسرت هایشان فعالیت می کنند، صحبت کرده است.

synonyms - مترادف
  • contrabandist


    قاچاقچی

  • runner


    دونده

  • smuggler


    پیک

  • courier


    قاطر

  • mule


    کایوت

  • coyote


    تیرانداز

  • gunrunner


    مهتابی

  • moonshiner


    رام-رانر

  • trafficker


  • rum-runner


antonyms - متضاد
  • originator


    مبتکر

لغت پیشنهادی

digitized

لغت پیشنهادی

anatomical

لغت پیشنهادی

tournament