tournament
tournament - مسابقات
noun - اسم
UK :
US :
a competition in which players compete against each other in a series of games until there is one winner
رقابتی که در آن بازیکنان در یک سری بازی با یکدیگر رقابت می کنند تا یک برنده وجود داشته باشد
مسابقه ای برای نشان دادن شجاعت و مهارت جنگی بین سربازان در قرون وسطی
a competition for teams or single players in which a series of games is played, and the winners of each game play against each other until only one winner is left
مسابقه ای برای تیم ها یا تک نفره ها که در آن یک سری بازی انجام می شود و برندگان هر بازی با یکدیگر بازی می کنند تا زمانی که فقط یک برنده باقی بماند.
رقابتی که در آن رقبای زیادی در یک ورزش یا بازی حضور دارند
مشکل این است که بهترین شروع مسابقات در عکس ها به نظر می رسد که دیر برگزار می شود.
تلفورد برنده مسابقات محلی فوتبال پنج نفره شد.
یک تورنمنت بین المللی گلف
He no longer expects to win major tournaments but he settles for creating a noisy sensation in going as far as he can go.
او دیگر انتظار پیروزی در تورنمنت های بزرگ را ندارد، اما به ایجاد حسی پر سر و صدا در رفتن تا آنجا که می تواند بسنده می کند.
اما سامپراس 14 بر 3 مادام العمر مقابل کویر بازی می کند و باید باور داشته باشد که این تورنمنت قهرمانی است.
But a dry day would bring bigger crowds and add to the excitement of the vital third round of the tournament.
اما یک روز خشک جمعیت بیشتری را به همراه خواهد داشت و بر هیجان دور سوم حیاتی مسابقات می افزاید.
یکی دیگر سقوط کرد، یک قدم دیگر به مسابقات نزدیک تر شد.
The tournament played at Bangor Rugby Club has become one of the highlights of the Ulster rugby season.
این مسابقات که در باشگاه راگبی بانگور برگزار می شود، به یکی از نکات برجسته فصل راگبی اولستر تبدیل شده است.
فقط برای یک لحظه در آنجا، گلف مسابقات تاثیر خود را گذاشته بود: ساودرا سرش را از دست داده بود.
به عنوان مثال، او در مسابقات تاندربرد فینیکس در سال 1950 برنده شد و 300 دلار زیر میز دریافت کرد.
There's a volleyball tournament at Sunset Park which begins today.
یک تورنمنت والیبال در پارک سان ست وجود دارد که از امروز آغاز می شود.
a golf/tennis/soccer/chess tournament
یک تورنمنت گلف / تنیس / فوتبال / شطرنج
a medieval jousting tournament
یک تورنمنت جوستینگ قرون وسطایی
چندین تیم برتر برای بازی (در) این مسابقات موافقت کرده اند.
She retired from tournament golf last year.
او سال گذشته از مسابقات گلف بازنشسته شد.
بازنده از مسابقات حذف خواهد شد.
اولین برد او در مسابقات فصل
He has criticized tournament organizers for ticketing problems.
او از برگزارکنندگان مسابقات به دلیل مشکلات بلیت انتقاد کرده است.
من برای شرکت در یک تورنمنت خیریه پنج نفره دعوت شدم.
او در مسابقات انتخابی المپیک پنجم شد.
a tennis/chess/golf tournament
مسابقات تنیس/شطرنج/گلف
آنها در دور اول مسابقات شکست خوردند.
a chess/golf tournament
یک تورنمنت شطرنج/گلف
رقابت
مسابقه
رویداد
همخوانی داشتن
ملاقات
سلسله
مبارزه
bout
قهرمانی
درگیری
clash
بازی
تطبیق
matchup
جارو کردن
sweep-stake
قرعه کشی ها
sweepstakes
تورنمنت
tourney
ثابت
fixture
آزمایش
دوئل
duel
مبارزه کردن
بازی ها
games
پلی آف
playoffs
ورزش
تست
مسابقه ورزشی
sporting competition
نبرد
رویارویی
شهرآورد
derby
تقلا
سر به سر
face-off
تعارض
head-to-head