park
park - پارک
noun - اسم
UK :
US :
یک منطقه باز بزرگ با چمن و درخت، به ویژه در یک شهر، که مردم می توانند در آن راه بروند، بازی کنند و غیره
a large area of land in the country which has been kept in its natural state to protect the plants and animals there
زمین وسیعی در کشور که برای حفاظت از گیاهان و جانوران آن به حالت طبیعی نگهداری شده است
یک زمین محصور بزرگ، با علف و درخت، در اطراف یک خانه بزرگ در حومه شهر
زمینی که در آن بازی بیسبال انجام می شود
قرار دادن یک ماشین یا وسیله نقلیه دیگر در یک مکان خاص برای مدت زمان
قرار دادن چیزی در یک مکان خاص برای مدتی، به خصوص به نحوی که کسی را آزار دهد
an area of land where there are several small businesses or factories. The buildings there are often rented from local government
منطقه ای از زمین که در آن چندین تجارت کوچک یا کارخانه وجود دارد. ساختمان های آنجا اغلب از دولت محلی اجاره داده می شود
if someone parks money shares etc they leave them with another person or organization. If an investor does this to hide the fact that they own the money shares etc they are breaking the law
اگر کسی پول، سهام و غیره را پارک کند، آنها را به شخص یا سازمان دیگری واگذار می کند. اگر یک سرمایه گذار این کار را انجام دهد تا این واقعیت را پنهان کند که صاحب پول، سهام و غیره است، قانون را زیر پا گذاشته است
a large area of land with grass and trees, usually surrounded by fences or walls, and specially arranged so that people can walk in it for pleasure or children can play in it
یک زمین بزرگ با چمن و درخت، که معمولاً با حصارها یا دیوارها احاطه شده است، و به گونه ای تنظیم شده است که مردم بتوانند برای تفریح در آن قدم بزنند یا کودکان بتوانند در آن بازی کنند.
منطقه ای از زمین که برای هدف خاصی استفاده می شود
زمینی برای انجام ورزش
یک مساحت زمین در اطراف یک خانه بزرگ در حومه شهر
قرار دادن یک وسیله نقلیه در مکانی که بتواند برای مدتی بماند، معمولاً زمانی که شما آن را ترک می کنید
قرار دادن خود یا چیزی در یک مکان خاص برای مدت طولانی که اغلب باعث آزار دیگران می شود
به چیزی رسیدگی نکنید یا بلافاصله به یک سوال پاسخ ندهید بلکه آن را برای مدتی بعد بگذارید
زمین وسیعی با چمن و درخت که برای رضایت عموم نگهداری می شود
to leave a vehicle in a place where it can stay for a period of time or fig.infml to put yourself or something in a particular place for a period of time
گذاشتن وسیله نقلیه در مکانی که بتواند برای مدتی بماند، یا fig.infml برای قرار دادن خود یا چیزی در یک مکان خاص برای مدتی
منطقه ای از زمین مورد استفاده مشاغل، کارخانه ها، مغازه ها و غیره.
گذاشتن وسیله نقلیه در جایی برای مدتی
if you park money an investment etc. you leave it with another person or organization for a period of time. This is sometimes done to avoid tax and is illegal if it is done to hide the fact that you own something
اگر پول، سرمایه گذاری و غیره را پارک کنید، آن را برای مدتی به شخص یا سازمان دیگری واگذار می کنید. این گاهی اوقات برای اجتناب از مالیات انجام می شود و اگر برای پنهان کردن این واقعیت انجام شود که شما مالک چیزی هستید غیرقانونی است
اگر ایده، مشکل و غیره را پارک کنید، تصمیم می گیرید تا بعداً با آن مقابله نکنید
آنها یک برگه داشتند که پارکینگ ماشین را نشان می داد و همچنین ماشین هایی را برای بریدن.
Faults were discovered in the mountings on the crash barriers around the top deck of the car park in July.
در ماه ژوئیه، نقصهایی در نصبهای روی موانع تصادف در اطراف عرشه بالای پارکینگ کشف شد.
او پیشنهاد افتتاح دومین رستوران در پارک را برای تقلید از موفقیت کلبه ساحلی داد.
در واقع، آنها می گویند، او در هزارتوی چاله های زغال سنگ در کنار رودخانه در پارک پنهان شد.
Under any plan said Griffin and Kennedy, the park faces $ 30 million to $ 50 million worth of rehabilitation.
گریفین و کندی گفتند که بر اساس هر طرحی، پارک با 30 تا 50 میلیون دلار بازسازی مواجه است.
برای کمک به مقابله با این مشکل، اداره پارک در حال انجام یک مطالعه تحقیقاتی است.
از سال 1924 تا زمان مرگش در استودیویی در مجاورت پارک زندگی و کار کرد.
این پارک در ماه های گرم با رنگ های روشن زنده است.
Hyde Park
هاید پارک
رفتیم تو پارک قدم زدیم.
یک پارک عمومی در اطراف این مجموعه ساخته خواهد شد.
یک نیمکت پارک
ورودی/درهای پارک
یک پارک تجاری/علمی
یک پارک حیات وحش
یک پارکبان
او در یک پارک تریلر در توسان، آریزونا زندگی می کند.
این کلبه در پارک یک خانه روستایی قرار دارد.
خانهها و پارکها در ساسکس گرجستان نشاندهنده جامعه اوقات فراغت در اوج آن بودند.
با یک تاب قوی، او درست بیرون از پارک به توپ ضربه زد.
سریع ترین مرد پارک
نقش دقیقاً پیاده روی در پارک نیست.
بازی بعدی پیاده روی در پارک خواهد بود.
بیشتر یکشنبهها بعدازظهر به پارک میروند.
در پارک مرکزی با هم آشنا شدیم.
یک کافه مشرف به پارک
من به عنوان محیط بان در سیستم پارک شهر کار می کنم.
پارکی که توسط اداره پارک ها و تفریحات اداره می شود
این شیر به ضرب گلوله نگهبان پارک کشته شد.
یک پارک سرپوشیده برای اسکیتبردبازان
پارک مرکزی
ما دویدن در پارک را تماشا کردیم.
یک دفتر/یک پارک تجاری
کجا پارک کردی؟
فقط ماشین خود را در خیابان پارک کنید.
خودش را جلوی تلویزیون پارک کرد و تمام بعدازظهر آنجا ماند.
او انبوهی از کاغذها را روی میز من پارک کرده است و من نمی دانم با آنها چه کار کنم.
آیا می توانیم آن سوال را تا پایان جلسه پارک کنیم؟
یک پیک نیک در پارک
parkland
پارک
چمن
grounds
زمینه
سبز
gardens
باغ ها
باغ
حیاط
greenery
سرسبزی
lawns
چمنزارها
greensward
به سمت سبز
املاک
تراکت
tract
علفزار
grassland
جنگل
woodland
زمین
محوطه سازی
landscaping
چمنزار
meadow
پارک جنگلی
باغ های گیاه شناسی
پارک کشور
botanical gardens
روستا سبز
باغ لذت
رشته
مرتع
شمشیر
pasture
سطح زیر کشت
sward
قلمرو
acreage
turf