park

base info - اطلاعات اولیه

park - پارک

noun - اسم

/pɑːrk/

UK :

/pɑːk/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [park] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Hyde Park


    هاید پارک

  • We went for a walk in the park.


    رفتیم تو پارک قدم زدیم.

  • A public park will be built around the complex.


    یک پارک عمومی در اطراف این مجموعه ساخته خواهد شد.


  • یک نیمکت پارک

  • the park entrance/gates


    ورودی/درهای پارک

  • a business/science park


    یک پارک تجاری/علمی

  • a wildlife park


    یک پارک حیات وحش

  • a park ranger


    یک پارکبان

  • She lives in a trailer park in Tucson, Arizona.


    او در یک پارک تریلر در توسان، آریزونا زندگی می کند.

  • The cottage is set within the park of a country house.


    این کلبه در پارک یک خانه روستایی قرار دارد.

  • The houses and parks in Georgian Sussex represented leisured society at its peak.


    خانه‌ها و پارک‌ها در ساسکس گرجستان نشان‌دهنده جامعه اوقات فراغت در اوج آن بودند.

  • With a mighty swing he hit the ball right out of the park.


    با یک تاب قوی، او درست بیرون از پارک به توپ ضربه زد.

  • the fastest man on the park


    سریع ترین مرد پارک

  • The role isn't exactly a walk in the park.


    نقش دقیقاً پیاده روی در پارک نیست.


  • بازی بعدی پیاده روی در پارک خواهد بود.

  • They go to the park most Sunday afternoons.


    بیشتر یکشنبه‌ها بعدازظهر به پارک می‌روند.

  • We met in Central Park.


    در پارک مرکزی با هم آشنا شدیم.

  • a cafe overlooking the park


    یک کافه مشرف به پارک

  • I work as a ranger in the city's park system.


    من به عنوان محیط بان در سیستم پارک شهر کار می کنم.

  • a park managed by the Department of Parks and Recreation


    پارکی که توسط اداره پارک ها و تفریحات اداره می شود

  • The lion was shot dead by a park ranger.


    این شیر به ضرب گلوله نگهبان پارک کشته شد.

  • an indoor park for skateboarders


    یک پارک سرپوشیده برای اسکیت‌بردبازان


  • پارک مرکزی

  • We watched the joggers in the park.


    ما دویدن در پارک را تماشا کردیم.

  • an office/a business park


    یک دفتر/یک پارک تجاری

  • Where have you parked?


    کجا پارک کردی؟

  • Just park your car in the driveway.


    فقط ماشین خود را در خیابان پارک کنید.

  • He parked himself in front of the TV and stayed there all afternoon.


    خودش را جلوی تلویزیون پارک کرد و تمام بعدازظهر آنجا ماند.

  • She's parked an enormous pile of papers on my desk and I haven't a clue what to do with them.


    او انبوهی از کاغذها را روی میز من پارک کرده است و من نمی دانم با آنها چه کار کنم.


  • آیا می توانیم آن سوال را تا پایان جلسه پارک کنیم؟

  • a picnic in the park


    یک پیک نیک در پارک

synonyms - مترادف
  • parkland


    پارک


  • چمن

  • grounds


    زمینه


  • سبز

  • gardens


    باغ ها


  • باغ


  • حیاط

  • greenery


    سرسبزی

  • lawns


    چمنزارها

  • greensward


    به سمت سبز


  • املاک


  • تراکت

  • tract


    علفزار

  • grassland


    جنگل

  • woodland


    زمین


  • محوطه سازی

  • landscaping


    چمنزار

  • meadow


    پارک جنگلی


  • باغ های گیاه شناسی


  • پارک کشور

  • botanical gardens


    روستا سبز


  • باغ لذت


  • رشته


  • مرتع


  • شمشیر

  • pasture


    سطح زیر کشت

  • sward


    قلمرو

  • acreage


  • turf




antonyms - متضاد

  • ساختمان

  • skyscraper


    آسمان خراش


  • خیابان

لغت پیشنهادی

ripples

لغت پیشنهادی

amber

لغت پیشنهادی

consenting