impressively
impressively - به طرز چشمگیری
adverb - قید
UK :
US :
impressively high
به طرز چشمگیری بالا
impressively organized
به طرز چشمگیری سازماندهی شده است
این یک کتاب جذاب و قابل بررسی است.
به طرز چشمگیری مکث کرد (= تأثیر گذاشتن).
The team played impressively throughout the game.
این تیم در تمام طول بازی فوق العاده بازی کرد.
آنها از یک پلکان عریض و چشمگیر بالا رفتند و سپس در امتداد یک راهرو قرار گرفتند.
بزرگ
affluently
ثروتمند
luxuriously
به صورت مجلل
comfortably
راحت
wealthily
به صورت اسراف آمیز
extravagantly
با وقار
lavishly
با شکوه
opulently
گران قیمت
expensively
خوب
چرب
fatly
به طور بی حد و حصر
grandiosely
به طرز چشمگیری
grandly
با اغماض
immoderately
به طور نامتناسب
imposingly
به طرز باشکوهی
indulgently
خودنمایی
intemperately
به صورت کاخ
magnificently
مخملی
ostentatiously
مدعیانه
palatially
اسراف کننده
plushly
غنی
pompously
عالی
pretentiously
ناخواسته
prodigally
بیهوده
richly
زمان بزرگ
splendidly
بالا
sumptuously
wantonly
wastefully
big-time
unimpressively
غیر قابل توجه
unimposingly
بدون تحمیل
ordinarily
به طور معمول
به طور متوسط
averagely
معمولا
commonly
بی نتیجه
inconsequentially
به طور ناچیز
insignificantly
اندکی
unremarkably
بی اهمیت
به طرز ناچیز
commonplacely
کمی
unimportantly
بی ادعا
trivially
بی تفاوت
triflingly
به صورت ملایم
littly
unassumingly
indifferently
mildly
