Britisher

base info - اطلاعات اولیه

Britisher - بریتانیایی

N/A - N/A

ˈbrɪt̬.ɪ.ʃɚ

UK :

ˈbrɪt.ɪ.ʃər

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [Britisher] در گوگل
description - توضیح
  • someone from Britain


    کسی از بریتانیا

  • a British person


    یک فرد بریتانیایی

  • The service was duly held, and afterwards the Britishers present were asked to give a choral item.


    این مراسم به درستی برگزار شد و پس از آن از بریتانیایی های حاضر خواسته شد که یک آیتم کرال را ارائه دهند.

  • Most of the Britishers were quite young; a 30-year-old was a survivor especially in the early years.


    اکثر بریتانیایی ها کاملاً جوان بودند. یک جوان 30 ساله به خصوص در سال های اولیه بازمانده بود.

  • The two Britishers, however fought back from two down to square the match.


    با این حال، دو بریتانیایی از دو پایین‌تر مبارزه کردند تا بازی را به پایان برسانند.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • Briton


    بریتانیایی

  • Brit


    آنگلوساکسون

  • Anglo-Saxon


    آهک

  • limey


    پومی

  • pommy


    مرد ولزی

  • Welshman


    بریتفگ

  • Britfag


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

applaud

لغت پیشنهادی

ranging

لغت پیشنهادی

holidays