auditioned

base info - اطلاعات اولیه

auditioned - تست شده

N/A - N/A

ɑːˈdɪʃ.ən

UK :

ɔːˈdɪʃ.ən

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [auditioned] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • I'm auditioning for the part of Lady Macbeth.


    من برای نقش لیدی مکبث تست می دهم.

  • We're auditioning local rock bands for the music festival.


    ما در حال تست گرفتن از گروه‌های راک محلی برای جشنواره موسیقی هستیم.

synonyms - مترادف
  • appraised


    ارزیابی شد

  • assessed


    غربال شده است

  • evaluated


    trialledUK

  • screened


    trialedUS

  • trialledUK


    مورد بررسی قرار گرفت

  • trialedUS


    بررسی دقیق انگلستان

  • examined


    ایالات متحده را مورد بررسی قرار داد

  • scrutinisedUK


    تجزیه و تحلیل US

  • scrutinizedUS


    تجزیه و تحلیل انگلستان

  • analyzedUS


    تست شده

  • analysedUK


    امتحان داد

  • tested


    امتحان داده شده است

  • gave a tryout


    امتحان شده

  • given a tryout


    را به آزمون بگذارد

  • tried out


    کسی را با سرعت خود کنار بگذار


  • چیزی را با سرعت آن قرار دهید


  • نمونه برداری شد


  • بررسی شد

  • sampled


    آن را به راه انداخت

  • checked out


    آزمایش با

  • gave it a go


    به آن داده است

  • experiments with


    آزمایش کرد


  • مورد سنجش قرار گرفت

  • experimented with


    مطالعه کرد

  • investigated


    تایید شده است

  • checked


    تلاش کرد

  • assayed


    کاوش کرد

  • studied


  • verified


  • tried


  • explored


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

brumby

لغت پیشنهادی

agreed

لغت پیشنهادی

varying