boatyard
boatyard - قایق سازی
noun - اسم
UK :
US :
منطقه ای که در آن قایق ها ساخته و تعمیر می شوند
مکانی که در آن قایق ها ساخته، نگهداری یا تعمیر می شوند
تقریباً گرگ و میش بود که آنها در قایقسازی Angle Inlet بستند.
پاسکو فریاد او را شنیده بود و در حال عبور از قایقسازی بود، تصادف کرد و افتاد.
Kate had decided to skip the afternoon's classes and arranged to meet him at the boatyard near the Tech.
کیت تصمیم گرفته بود از کلاسهای بعدازظهر صرف نظر کند و قرار گذاشت که او را در قایقسازی در نزدیکی فناوری ملاقات کند.
من مشکوک بودم که به محض خروج او از قایقسازی، نمودار به همین ترتیب از بین میرود.
قایقسازی قرار بود میراث من باشد.
بندر
harborUS
بندر آمریکا
harbourUK
بندر UK
pier
اسکله
wharf
بارانداز
dock
لنگرگاه
jetty
پناهگاه
anchorage
لنگر انداختن
haven
مارینا
mooring
مرثیه
marina
فرود آمدن
harbourage
بندرگاه
moorage
جاده
harborage
Hithe
landing
جاده ها
seaport
اسکله ها
roadstead
پناه
dockyard
عقب نشینی
hithe
جایگاه مقدس
roads
مرحله فرود
docks
پانتون
dockage
piers
refuge
retreat
sanctuary
quay
waterfront
landing stage
pontoon