bra

base info - اطلاعات اولیه

bra - سینه بند

noun - اسم

/brɑː/

UK :

/brɑː/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bra] در گوگل
description - توضیح
  • a piece of underwear that a woman wears to support her breasts


    یک تکه لباس زیر که یک زن برای حمایت از سینه های خود می پوشد

  • a piece of women's underwear that supports the breasts


    یک تکه لباس زیر زنانه که سینه ها را نگه می دارد

  • a piece of women’s underwear that supports the breasts


    زیر تیشرت مایکل جکسون سوتین به تن داشت.

  • Underneath her Michael Jackson T-shirt she was wearing a bra.


    نه، سوتین و شلوارش هنوز خیس بود.

  • No her bra and pants were still wet.


    شاهد دیگری گزارش داد که برخی از زنان بلوزهای خود را درآورده و آنها را با پول پر کرده و با سوتین های خود راه می روند.

  • Another witness reported that some women took off their blouses and filled them with money walking off in their bras.


example - مثال
synonyms - مترادف
  • brassiere


    سینه بند

  • sports bra


    سوتین ورزشی

  • undergarment


    لباس زیر

antonyms - متضاد
  • adversary


    حریف

  • betrayer


    خائن


  • دشمن

  • foe


    غریبه


لغت پیشنهادی

envoy

لغت پیشنهادی

bib

لغت پیشنهادی

uncritically