contamination
contamination - آلودگی
noun - اسم
UK :
US :
radioactive contamination
آلودگی رادیواکتیو
bacterial/chemical contamination
آلودگی باکتریایی/شیمیایی
آلودگی محیطی ناشی از فعالیت های انسانی یک نگرانی عمده بهداشتی است.
آنها از آلودگی فرهنگی ناشی از هجوم گردشگران می ترسیدند.
منبع آب در حال آزمایش برای آلودگی است.
پلیس بلافاصله صحنه جنایت را مسدود کرد تا از آلوده شدن شواهد جلوگیری شود.
impurity
ناخالصی
corruption
فساد
decay
پوسیدگی
defilement
آلودگی
adulteration
تقلب
dirtiness
کثیف کردن
dirtying
ناپاک بودن
foulness
عفونت
مسمومیت
poisoning
رادیواکتیو شدن
خاک
radioactivation
کثیفی
soilage
تیرگی
filthiness
غارت
griminess
ناپاکی
rottenness
ناسالم بودن
spoliation
بیماری
uncleanliness
تندی
unwholesomeness
آفت
لغزش
nastiness
پستی
pestilence
افتضاح
smuttiness
آزار دهنده
squalidness
تحقیر
squalor
تنزل
uncleanness
زوال
sullying
لکه دار کردن
debasement
degradation
deterioration
tarnishing