amusingly

base info - اطلاعات اولیه

amusingly - به طرز سرگرم کننده

adverb - قید

/əˈmjuːzɪŋli/

UK :

/əˈmjuːzɪŋli/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [amusingly] در گوگل
description - توضیح
  • in an entertaining and funny way


    به روشی سرگرم کننده و خنده دار

example - مثال
  • The film amusingly pokes fun at the media.


    این فیلم به طرز سرگرم کننده ای رسانه ها را مورد تمسخر قرار می دهد.

  • On the subject of childbirth she is amusingly frank.


    در مورد زایمان او به طرز سرگرم کننده ای صادق است.

  • I always enjoy his amusingly sarcastic observations on current events.


    من همیشه از مشاهدات طعنه آمیز او در مورد رویدادهای جاری لذت می برم.

synonyms - مترادف
  • humorously


    با طنز

  • jokingly


    به شوخی

  • facetiously


    از روی ظاهر

  • playfully


    بازیگوشانه

  • flippantly


    به طرز ناروایی

  • frivolously


    بیهوده

  • jocularly


    غیر منطقی

  • absurdly


    از قضا

  • ironically


    با شوخی

  • jocosely


    با شادی

  • jovially


    با خنده

  • laughingly


    به طرز مسخره ای

  • ludicrously


    با خوشحالی

  • merrily


    به طنز

  • mirthfully


    سبک دل

  • ridiculously


    در سرگرمی

  • satirically


    به عنوان یک شوخی

  • light-heartedly


    در شوخی


  • برای خنده


  • برای سرگرمی

  • in jest


    به صورت طنز


  • به صورت خنده دار


  • سرگرم کننده

  • comically


    هیستریک

  • funnily


    هوشمندانه

  • entertainingly


    به طرز خنده داری

  • hysterically


    با هیاهو

  • wittily


  • hilariously


  • laughably


  • uproariously


antonyms - متضاد

  • به طور جدی

  • straight-lacedly


    به طور مستقیم

  • boringly


    خسته کننده

  • humdrumly


    با هیاهو

  • deadly


    مرگبار

  • wearisomely


    یکنواخت

  • monotonously


    غیر جالب

  • uninterestingly


    صاف

  • flatly


    کهنه

  • tiresomely


    خسته

  • tediously


    سربی

  • stalely


    غیر خنده دار

  • wearily


    به طرز بی حوصله ای

  • leadenly


    به شدت

  • unfunnily


    پیاده

  • stodgily


    خفه کننده

  • tiringly


    بدون سرگرمی

  • ponderously


    به طرز وحشتناکی

  • pedestrianly


    به طرز چشمگیری

  • stuffily


    آزار دهنده

  • unamusingly


    به طور غیر هیجان انگیز

  • drearily


    به طور ناسازگاری

  • drably


    ناخوشایند


  • به طور رسمی

  • annoyingly


    با ناراحتی

  • unexcitingly


    به طور چشمگیری

  • disagreeably


  • unpleasantly


  • solemnly


  • sadly



لغت پیشنهادی

diabolical

لغت پیشنهادی

complexes

لغت پیشنهادی

railroads