joke
joke - شوخی
noun - اسم
UK :
US :
جوکر
شوخی
به شوخی
---
---
---
---
---
---
چیزی که می گویید یا انجام می دهید تا مردم را بخندانید، به خصوص داستان یا ترفند خنده دار
یک داستان خنده دار که به مردم می گویید تا آنها را بخندانید
داستان کوتاهی که کسی تعریف می کند تا مردم را بخنداند
a short joke especially one told by a professional entertainer
یک جوک کوتاه، به خصوص شوخی که توسط یک سرگرم کننده حرفه ای گفته می شود
یک شوخی بسیار کوتاه یا سخن خنده دار
تذکر یا پاسخ خنده دار، مخصوصاً پاسخی که خیلی سریع و هوشمندانه گفته شود
شوخی که از ترکیب دو معنی مختلف از یک کلمه یا دو کلمه با صدای یکسان ساخته شده است
چیزی خنده دار و هوشمندانه که یکی می گوید
برای گفتن چیزهایی که قصد خنده دار بودن دارند و واقعاً منظور شما نیست
چیزی، مانند داستان یا ترفند خندهدار، که برای خنداندن مردم گفته یا انجام میشود
شخص یا چیزی که بسیار بد یا احمقانه است
برای گفتن چیزهای خنده دار
اگر فکر میکنید کسی شوخی میکند، فکر میکنید که واقعاً منظورش چیزی نیست که میگوید
چیزی، مانند داستان یا ترفند سرگرمکننده، که برای خنداندن مردم گفته یا انجام میشود
چیزی که آنقدر بد یا بی ارزش تلقی می شود که مضحک است
برای گفتن چیزها به شیوه ای سرگرم کننده یا بازیگوش
در شروع یک تعامل، شوخی کردن با طرف مقابل بسیار خطرناک است.
ما قصد نداشتیم شما را بترسانیم. این فقط یک شوخی بود.
من هم می توانم یک شوخی را قبول کنم، اما این خنده دار نیست، شرم آور است.
شروع یک سخنرانی با گفتن یک جوک ایده خوبی است.
و این یک شوخی بود، چون خودم از نگرانی نیمه جان بودم.
چه شوخی بود آن جلسه
لنو نمایش را با شوخی در مورد انتخابات افتتاح کرد.
But he is rescued, along with others and the whole terrifying ordeal, he discovers, becomes a big joke.
اما او به همراه دیگران نجات مییابد و تمام مصیبت وحشتناک، که او کشف میکند، تبدیل به یک شوخی بزرگ میشود.
آنها حتی ممکن است چند شوخی برای خود داشته باشند.
آیا می خواهید یک جوک خوب بشنوید؟
آیا اخیراً جوک های خوبی شنیده اید؟
داخل بسته یک بطری خالی بود. او پرسید: این نوعی شوخی است؟
دو دختر در گوشه ای زمزمه می کردند و برای شوخی خصوصی می خندیدند.
به شما کمدی داده می شود و دلتنگ همه جوک ها می شوید.
اینطور نبود که این شوخی را متوجه نشدم - فقط فکر نمی کردم خنده دار باشد.
I can't tell jokes.
من نمی توانم جوک بگویم.
She's always cracking jokes.
او همیشه شوخی می کند.
آنها اغلب به هزینه یکدیگر شوخی می کنند.
I didn't get the joke (= understand it).
لطیفه را نفهمیدم (= فهمیدم).
ای کاش جوک های کثیف (= در مورد سکس) نمی گفت.
شوخی بیمار (= در مورد مرگ، بیماری و غیره)
من فقط به شوخی این کار را کردم (= منظور جدی نبود).
آیا جوک فیل و موش را شنیده اید؟
این آخرین پیشنهاد پرداخت یک شوخی است.
این واقعاً نمی تواند اتفاق بیفتد - باید نوعی شوخی بی رحمانه باشد.
تمسخر او فراتر از یک شوخی است.
این روزها تلاش برای یافتن شغل شوخی نیست.
فکر میکردم با آنها حقه بازی کنم، اما در نهایت شوخی بر سر من بود.
سعی کردیم با شرایطمان شوخی کنیم، اما واقعا خنده دار نبود.
مشکل با او این است که او نمی تواند یک شوخی را تحمل کند.
He told us the ending, completely spoiling the joke.
او پایان را به ما گفت و جوک را کاملاً خراب کرد.
او با امتحاناتش به عنوان یک شوخی بزرگ رفتار می کرد.
برادرانش همیشه شوخی های عملی بازی می کردند.
به نظر نمی رسید که شوخی های من را سرگرم کننده بداند.
او شوخی در مورد قد خود را دوست ندارد.
او دوست دارد با کارمندانش شوخی کند.
این یک جوک قدیمی است - من آن را بارها شنیده ام.
تماشاگران چندان پاسخگو نبودند و شوخیها بیحاصل بود.
این نمایش یک جوک در حال اجرا در مورد یک سگ فضول است.
جوک عبور مرغ از جاده را گفتم؟
او عصر را به جوک (= گفتن) و داستان های خنده دار می گذراند.
برای شوخی بند کفش هایش را به هم بست.
امیدوارم وقتی مادرم اینجاست، راب هیچ یک از جوک های کثیفش (= جوک در مورد رابطه جنسی) را نگوید.
او سعی کرد یک روال کمدی انجام دهد، اما همه شوخی های او بی نتیجه ماند (= هیچ کس به آنها نمی خندید).
آیا شوخی را متوجه نمی شوید؟
معلم جدید ما شوخی است - او حتی نمی تواند کلاس را کنترل کند.
jest
شوخی
gag
دهان بستن
quip
شوخ طبعی
witticism
عاقلانه
wisecrack
ترک
جاش
josh
خنده دار
جناس
pun
ژاپنی
jape
خوشایند
pleasantry
خندیدن
giggle
بد
boff
بوفو
boffo
بوفولا
boffola
چرخ دستی
drollery
طنز ایالات متحده
humorUS
طنزUK
humourUK
خرچنگ
lark
خنده
زیبا
nifty
مزخرف
nonsense
دنده
rib
شرط بندی
waggery
اوه
yuck
یوک
yuk
پوچی
absurdity
دست انداختن
banter
بلاگ
blague
مزاحم
buffoonery
فندق
chestnut