britches
britches - بریچ ها
noun - اسم
UK :
US :
trousers
شلوار
شلوار مخصوصاً آنهایی که تمام ساق پا را نپوشانند
breeches
عزرا از روی تخت بلند سر خورد و داخل برنج هایش افتاد.
این واقعیت به سختی متوجه شد که برنجی های نظامی که بالای 1000 دلار صندلی توالت خم شده بودند و برنج هایشان را پایین انداخته بودند.
That fact hardly caught the military brass stooped over $ 1,000 toilet seats with their britches down.
breeches
شلوار
pantaloons
پانتالون ها
pants
بریس های زانو
slacks
کک می کند
trousers
چاقو
knee britches
شکوفه ها
kecks
فصل
knickers
جین
bloomers
حشره ها
chaps
بریچ
denims
خلاصه
dungarees
زیر شلواری
breech
شورت
briefs
رشته جی
underpants
جلوهای Y
panties
بوکسورها
G-string
شورت بوکس
Y-fronts
زیر شورت
boxers
کشوها
boxer shorts
کوچک
undershorts
سوخاری ها
drawers
کامیکنیکرها
smalls
تانگ
frillies
نیم تنه
camiknickers
شورت بیکینی
thong
کیک های فرانسوی
undies
زیر شلواری بلند
bikini briefs
شلوارک
French knickers
long johns
pantalettes
