pong

base info - اطلاعات اولیه

pong - پنگ

noun - اسم

/pɑːŋ/

UK :

/pɒŋ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [pong] در گوگل
description - توضیح
  • an unpleasant smell


    بوی نامطبوع

  • an unpleasant smell


    برای بوی نامطبوع

  • to smell unpleasant


    چه پونگی! این مکان سالهاست که تمیز نشده است!

  • What a pong! This place hasn't been cleaned for years!


    سودوموناس یک یخچال گرم خوب را ترجیح می دهد، اما در سرما رقابت کمتری دارد، از این رو پنگ.

  • Pseudomonas prefers a nice warm fridge, but has less competition in the cold hence the pong.


    پونگ طوری بود که وقتی از جلو می دویدیم بینی مان را می گرفتیم.

  • The pong was such that we used to pinch our noses as we ran past.


example - مثال
  • What’s that pong?


    اون پنگ چیه؟

  • There’s a real pong in here.


    اینجا یک پنگ واقعی وجود دارد.

  • What a pong!


    چه پونگی!

  • After a couple of days of continuous use the costumes began to pong.


    پس از چند روز استفاده مداوم، لباس ها شروع به پنگ زدن کردند.

  • The rubbish really pongs, doesn't it?


    زباله ها واقعاً پونگ می کنند، اینطور نیست؟

synonyms - مترادف
  • stench


    بوی تعفن

  • stink


    بو کردن

  • reek


    بو


  • نیف

  • niff


    زمزمه

  • whiff


    بد بو

  • hum


    مفیت

  • malodour


    odourUK

  • mephitis


    بوی آمریکا

  • odourUK


    fetor

  • odorUS


    افلوویوم

  • fetor


    میاسما

  • effluvium


    گاف

  • miasma


    فانک

  • guff


    بوی بد

  • funk


    سر و صدا

  • foul smell


    دلتنگی

  • noisomeness


    جنون

  • redolence


    رایحه

  • fetidness


    عطر


  • دسته گل

  • scent


    savourUK

  • aroma


    savorUS

  • perfume


    زبانه

  • fragrance


    بو کشیدن

  • bouquet


    تندی

  • savourUK


  • savorUS


  • tang


  • sniff


  • pungency


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

dissertation

لغت پیشنهادی

unsuited

لغت پیشنهادی

felt