bearding
bearding - ریش دار شدن
N/A - N/A
UK :
US :
confronting
مواجه شدن با
facing
رو به رو
braving
شجاع
defying
سرپیچی
daring
شجاعانه
opposing
مخالف
challenging
چالش برانگیز
brazening
لجن زنی
breasting
سینه زنی
outbraving
بیرون آمدن
outfacing
مقابله با
tackling
حسابداری
accosting
جلسه رو در رو
مربع کردن تا
در مقابل ایستادن
رو در رو شدن با
رو به بالا
ایستادن به
انداختن دستکش
مقاومت کردن
resisting
بر عهده گرفتن
taking on
ماندگار
enduring
تحمل کردن
withstanding
یاتاقان
bearing
ملاقات
گرفتن
taking
ایستاده
tolerating
رو به پایین
کنار آمدن با
facing down
coping with
dodging
طفره رفتن
ducking
اردک زدن
funking
شوخی
shirking
شانه زدن
sidestepping
دور زدن
hiding
قایم شدن
evading
پرهیز کردن
avoiding
چرخاندن از
فرار از
خارج شدن از
کنار زدن از
خروج از
باد کردن در
baulking at
پس زدن از
recoiling from
غوغا کردن
escaping from
چشمک زدن از
wussing out
ترسیدن
flinching from
دم چرخان
taking fright
مرغ کردن از
turning tail