bard
bard - بارد
noun - اسم
UK :
US :
یک شاعر
ویلیام شکسپیر
William Shakespeare
من می توانم یک بارد، یک فیلسوف، یک بازیگر باشم.
بن ایزی 37 ساله در دانشگاه استنفورد داستان نویسی و نویسندگی خوانده و قبل از سفر به 23 کشور به عنوان یک جادوگر جهانگرد.
Ben Izzy, 37, studied storytelling and writing at Stanford University before traveling to 23 countries as a globetrotting bard.
الیزابت فکر کرد که بارد منصف بود، اما باید چند رقص درباری را به آنها بیاموزد.
versifier
ویراستار
rhymester
قافیه
شاعر
muse
در فکر فرو رفتن
lyricist
ترانه سرا
poetaster
شاعر شاعر
lyrist
مینستر
minstrel
راپسود
rhymer
نیمسال
rhapsodist
نویسنده
rimester
تصنیف
غزل سرا
balladeer
آهنگساز
sonneteer
برنده جایزه
composer
قافیه نویس
laureate
قو
rhymist
تروبادور
swan
ایدیلیست
troubadour
متریک
idyllist
پارناسیان
metricist
شاعرانه
Parnassian
تخم مرغی
poeticule
واژه ساز
ovate
خواننده
wordsmith
آیه ساز
songster
تصنیف ساز
verse-maker
خنیاگر قدم زدن
ballad-monger
سازنده
strolling minstrel
هنرمند