assaulted
assaulted - مورد حمله قرار گرفته است
N/A - N/A
UK :
US :
ضرب و شتم
beaten
مورد ضرب و شتم
knocked
زد
punched
مشت زد
slapped
سیلی زده
battered
کتک خورده
smacked
ضربه خورده
thumped
ضربه زد
bashed
کوبیده شده
belted
کمربند بسته شده
cuffed
دستبند
اصابت
کلاه
hitten
پوشیده شده
clouted
تزئین شده
decked
جوراب زده
socked
swatted
swatted
ضربه خورد
whacked
بریده شده
banged
کلیپ
clipped
کتک خورد
clipt
کوبیده شد
spanked
ریخته شد
thrashed
دیوار زده
thwacked
چوبه دار
wallopped
چانه دار
walloped
ضربه زدن
caned
پرتاب شد
chinned
clobbered
pelted
helped
کمک کرد
aided
پشتیبانی
assisted
تشویق شده است
supported
بیشتر شد
abetted
دست دراز کرد
furthered
تکیه زده
راحت شد
propped
خدمت کرده است
relieved
ایستاد
served
تایید کرد
stood by
حمایت کرد
upheld
به هم خورده
advocated
شفاعت کرد
bucked up
تحت حمایت ایالات متحده
helped out
پف کرده
interceded
دور تجمع کردند
patronizedUS
ریشه برای
puffed
دیدم
rallied round
گیر کرده برای
rooted for
برای
saw through
تمایل داشت
جای داده شده است
stumped for
بالیهو
tended
دوست شد
accommodated
مراقبت برای
ballyhooed
تشویق کرد
befriended
جسور شده
cared for
تشویق شد
cheered
emboldened
encouraged
