artificially
artificially - به صورت مصنوعی
adverb - قید
UK :
US :
به گونه ای که به جای طبیعی بودن، از یک فرآیند یا ماده صنعتی استفاده می کند
in a way that has been intentionally caused by people's actions, rather than happening naturally or by chance
به گونه ای که عمداً ناشی از اعمال مردم بوده است، نه اینکه به طور طبیعی یا تصادفی اتفاق بیفتد
به گونه ای که صادقانه نباشد
artificially created lakes
دریاچه های مصنوعی ایجاد شده
artificially low prices
قیمت های مصنوعی پایین
بیشتر قارچ هایی که در سوپرمارکت ها به فروش می رسند به صورت مصنوعی در کود پرورش داده شده اند.
آنها به طور مصنوعی قیمت های خود را پایین نگه می دارند.
لبخند مصنوعی شیرینی زد.
ostensively
به صورت ظاهری
deceptively
به صورت فریبنده
fraudulently
به صورت متقلبانه
falsely
به دروغ
spuriously
به صورت جعلی
phonily
به صورت ساختگی
fakely
ساختگی
bogusly
به ظاهر
ostensibly
به صورت مصنوعی
synthetically
به صورت تقلیدی
imitatively
به صورت تقلبی
counterfeitly
به صورت پلاستیکی
mimically
غیر واقعی
factitiously
به طور خاص
plastically
غیر طبیعی
unreally
به طور گمراه کننده
speciously
به صورت توهم آمیز
unnaturally
به صورت مشتق
nonnaturally
ناصادقانه
misleadingly
بی اساس
untruely
به اشتباه
delusively
نامناسب
derivatively
نادقیق
dishonestly
به طور غیر دقیق
unfoundedly
fallaciously
erroneously
unsoundly
inaccurately
inexactly
untruthfully
به طور طبیعی
واقعا
authentically
معتبر
unaffectedly
بدون تاثیر
unforcedly
بدون اجبار
frankly
رک و پوست کنده
truely
صرفا
purely
از صمیم قلب
wholeheartedly
عمیقا
با جدیت
earnestly
بدون طراحی
undesigningly
مشتاقانه
ardently
به طور رسمی
profoundly
به گرمی
solemnly
با حرارت
warmly
با اشتیاق
fervently
عابدانه
enthusiastically
پرشور
devoutly
صمیمانه
heartily
بی تکلف
passionately
خالصانه
eagerly
خود به خود
cordially
بی هنر
genuinely
به طور غیرواقعی
unpretentiously
صادقانه
sincerely
بی درنگ
spontaneously
artlessly
unfeignedly
honestly
unpromptedly
