attired

base info - اطلاعات اولیه

attired - پوشیده شده

adjective - صفت

/əˈtaɪərd/

UK :

/əˈtaɪəd/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [attired] در گوگل
description - توضیح
  • dressed in a particular way


    به شیوه ای خاص لباس پوشید


  • لباس هایی از یک نوع خاص پوشیده است

  • Sean was properly attired in coat and tie.


    شان به درستی کت و کراوات پوشیده بود.

example - مثال
  • She was fashionably attired in a black evening gown.


    او با لباس شب مشکی شیک پوشیده بود.

  • She was attired from head to foot in black.


    سر تا پا مشکی پوشیده بود.

  • All of the guests at the awards ceremony were elegantly/fashionably attired.


    همه مهمانان در مراسم اهدای جوایز شیک و شیک پوشیده بودند.

synonyms - مترادف
  • clothed


    لباس پوشیده

  • dressed


    آرایه شده است

  • arrayed


    پوشاک

  • costumed


    مجهز بودن

  • apparelled


    پوشیده شده

  • equipped


    مشخص شد

  • garbed


    تزئین شده

  • turned out


    تعبیه شده

  • decked out


    روپوش

  • fitted out


    متعهد شده است

  • robed


    عادت کرده

  • accoutred


    سرمایه گذاری کرد

  • dressed up


    تقلب شده

  • habited


    عروسک شده

  • invested


    بیرون آمد

  • rigged out


    آماده شد

  • dolled up


    بلند شد

  • got out


    فریب خورد

  • got ready


    به دام افتاده

  • got up


    تحت پوشش

  • tricked up


    نجیب

  • trapped out


    کسر شده

  • clad


    آراسته

  • decked


  • vested


  • covered


  • enrobed


  • decent


  • draped


  • caparisoned


  • adorned


antonyms - متضاد
  • exposed


    در معرض


  • برهنه

  • unclothed


    بی لباس

  • undressed


    برهنه شده

  • unclad


    خلع لباس

  • stripped


    deshabille

  • disrobed


    ناتوان

  • nude


    بی انتها

  • bare


    بدون پارچه

  • denuded


    طبیعی

  • deshabille


    برهنه جفتک انداختن

  • dishabille


    کاملا برهنه

  • bottomless


    در خام

  • undraped


    در گاومیش

  • au naturel



  • stark naked



  • in the buff


لغت پیشنهادی

billiard

لغت پیشنهادی

backslash

لغت پیشنهادی

indianapolis