brutalized

base info - اطلاعات اولیه

brutalized - وحشیانه

N/A - N/A

-t̬əl-

UK :

ˈbruː.təl.aɪz

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [brutalized] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • The police in that country routinely brutalize prisoners.


    پلیس در آن کشور به طور معمول زندانیان را مورد خشونت قرار می دهد.

synonyms - مترادف
  • maltreated


    مورد بدرفتاری قرار گرفته است

  • abused


    مورد سوء استفاده قرار گرفته است

  • mistreated


    بدرفتاری شده

  • mishandled


    سوء استفاده شده

  • manhandled


    دستکاری شده

  • bullied


    مورد آزار و اذیت

  • misused


    سوء استفاده شده است

  • misust


    سوء استفاده


  • صدمه

  • harmed


    آسیب دیده است

  • tormented


    عذاب داده

  • ill-treated


    بد استفاده شده

  • ill-used


    به اطراف لگد زد

  • kicked around


    به هم ریخته

  • messed over


    اصابت

  • hit


    ضرب و شتم


  • مجروح

  • injured


    خراشیده شده

  • mauled


    بد رفتار شد

  • treated badly


    زد در مورد

  • knocked about


    تحت آزار و اذیت

  • persecuted


    مورد آزار قرار گرفته است

  • molested


    به اطراف زد

  • knocked around


    مظلوم

  • oppressed


    ظلم شده

  • wronged


    رخ داد

  • struck


    خشن شد

  • roughed up


    به طور تقریبی درمان شد

  • treated roughly


    به طور تقریبی رسیدگی می شود

  • handled roughly


    کتک زدن


antonyms - متضاد
  • aided


    کمک کرد

  • assisted


    هلپ

  • helped


    هولپن

  • holp


    انسانی شده انگلستان

  • holpen


    ایالات متحده انسانی

  • humanisedUK


    راضی

  • humanizedUS


    خوب رفتار کرد

  • pleased


  • treated well


لغت پیشنهادی

adulterating

لغت پیشنهادی

poke

لغت پیشنهادی

bronco