bulimic

base info - اطلاعات اولیه

bulimic - بولیمیک

noun - اسم

/buˈlɪmɪk/

UK :

/buˈlɪmɪk/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bulimic] در گوگل
description - توضیح
  • suffering from bulimia (= a mental illness in which someone eats too much and then intentionally vomits), or relating to this illness


    ابتلا به بولیمیا (= یک بیماری روانی که در آن شخصی بیش از حد غذا می خورد و سپس عمدا استفراغ می کند) یا مربوط به این بیماری

  • a person who suffers from bulimia (= a mental illness in which someone eats too much and then intentionally vomits)


    شخصی که از پرخوری عصبی (= یک بیماری روانی که در آن شخصی بیش از حد غذا می خورد و سپس عمدا استفراغ می کند) رنج می برد.

example - مثال
  • She said she was bulimic up to the age of 36.


    او گفت که تا 36 سالگی مبتلا به بولیمیک بود.

  • a bulimic pattern of overeating followed by purging


    الگوی پرخوری بولیمیک به دنبال پاکسازی

  • a recovering bulimic


    یک بولیمیک در حال بهبودی

synonyms - مترادف
  • anorexic


    بی اشتهایی

  • starving


    گرسنگی

  • malnourished


    سوء تغذیه

  • anorectic


    لاغر شده

  • emaciated


    نگاه بیمارگونه

  • sickly looking


    لاغر


  • بدون اشتها

  • without appetite


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

autobiography

لغت پیشنهادی

carnival

لغت پیشنهادی

outlines