bally

base info - اطلاعات اولیه

bally - بالی

N/A - N/A

ˈbæl.i

UK :

ˈbæl.i

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bally] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • a bally stupid idea


    یک ایده احمقانه

  • I bally well hope he finds the money he owes me.


    من به خوبی امیدوارم او پولی را که به من بدهکار است پیدا کند.

synonyms - مترادف
  • blasted


    منفجر شد

  • dashed


    نقطه چین

antonyms - متضاد
  • angelic


    فرشته ای

  • godlike


    خداگونه


  • خوب

  • heavenly


    بهشتی


  • اخلاقی

  • otherworldly


    ماورایی

لغت پیشنهادی

analyse

لغت پیشنهادی

military

لغت پیشنهادی

leaping