unclaimed
base info - اطلاعات اولیه
unclaimed - بی ادعا
adjective - صفت
/ˌʌnˈkleɪmd/
UK :
/ˌʌnˈkleɪmd/
US :
family - خانواده
google image
description
-
توضیح
اگر چیزی بی ادعا باشد، هیچکس نگفته است که مال آنهاست یا باید داشته باشند
اگر چیزی بی ادعا باشد، هیچ کس نگفته است که متعلق به آنهاست یا آن را می خواهند
example
-
مثال
The prize has remained unclaimed.
جایزه بدون ادعا باقی مانده است.
اموال بدون مطالبه پس از سه ماه فروخته می شود.
unclaimed prizes
جوایز بی ادعا
بیش از 2.5 میلیون یورو در حساب های بانکی مطالبه نشده است.
The proposed bill requires transfer of unclaimed deposits to the state Environmental Protection Fund.
لایحه پیشنهادی مستلزم انتقال سپرده های بی ادعا به صندوق حفاظت از محیط زیست ایالتی است.
synonyms
-
مترادف
reverted
برگردانده شد
confiscated
مصادره شده است
returned
بازگشت
seized
کشف و ضبط
