armchair
armchair - صندلی راحتی
noun - اسم
UK :
US :
یک صندلی راحت با کناره هایی که بتوانید بازوهای خود را روی آن قرار دهید
یک صندلی راحت با دو طرف که بازوهای شما را نگه می دارد
used to refer to a person who knows, or says they know a lot about a subject without having direct experience of it
برای اشاره به شخصی که می داند یا می گوید چیزهای زیادی در مورد یک موضوع بدون داشتن تجربه مستقیم از آن می داند، استفاده می شود
یک صندلی راحت با دو جای استراحت برای بازوها
صندلی راحتی را به آشپزخانه می اندازم، کمی کتاب می خوانم و یک فلاسک قهوه آماده می کنم.
آنتیل در را بست و روی صندلی راحتی زیر طرح شیطان نشست.
صندلی راحتی را در سمت چپ میز انتخاب کرد.
او را در یک اتاق بزرگ روزانه یافتم که در آن گروهی از خانم های مسن روی صندلی های راحتی با روکش پلاستیکی نشسته بودند.
Virtual reality will turn the weekly supermarket shop into a pleasure to be enjoyed from the comfort of the armchair.
واقعیت مجازی فروشگاه هفتگی سوپرمارکت را به لذتی برای لذت بردن از راحتی صندلی راحتی تبدیل می کند.
Yet it's James they have to thank every time they sink into their armchairs to listen to their favourite classics.
با این حال این جیمز است که باید هر بار که برای گوش دادن به کلاسیک های مورد علاقه خود در صندلی راحتی خود فرو می روند از او تشکر کنند.
به غیر از کاناپه، یک صندلی چوبی و یک میز کوچک برگی بود.
برای نشستن روی صندلی راحتی
خودش را روی صندلی راحتی بزرگ گذاشت.
او روی صندلی راحتی کنار آتش نشسته بود و روزنامه می خواند.
an armchair critic/gardener/traveller
منتقد صندلی راحتی/باغبان/مسافر
annexeUK
AnnexeUK
annexUS
annexUS
offshoot
انشعاب
