aftermarket

base info - اطلاعات اولیه

aftermarket - بازار قطعات یدکی

noun - اسم

/ˈæftərmɑːrkɪt/

UK :

/ˈɑːftəmɑːkɪt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [aftermarket] در گوگل
description - توضیح

  • the period of trading immediately after a new bond share etc is ISSUED (=first sold), when its future price is still uncertain

    دوره معاملات بلافاصله پس از انتشار اوراق قرضه، سهم و غیره جدید (=اول فروخته شد)، زمانی که قیمت آتی آن هنوز نامشخص است.

  • the market for products that people buy after they have bought another related product for example spare parts or extra pieces of equipment

    بازار محصولاتی که مردم پس از خرید یک محصول مرتبط دیگر، به عنوان مثال قطعات یدکی یا تجهیزات اضافی، خریداری می کنند

  • the selling of new parts for cars that have already been manufactured

    فروش قطعات جدید برای خودروهایی که قبلاً تولید شده اند

example - مثال

  • the aftermarket for computer accessories

    بازار پس از فروش لوازم جانبی کامپیوتر

  • the automotive aftermarket

    بازار پس از فروش خودرو

  • investors who sold into the aftermarket

    سرمایه گذارانی که به بازار پس از فروش فروخته اند

  • declining aftermarket prices

    کاهش قیمت های پس از فروش

  • Aftermarkets for automotive parts in North America are booming.

    پس از فروش قطعات خودرو در آمریکای شمالی در حال رونق است.

  • The auto-dealer was looking for after-market auto parts.

    فروشنده خودرو به دنبال قطعات خودرو پس از فروش بود.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

  • OEM

    OEM

  • white label

    برچسب سفید

لغت پیشنهادی

describe

لغت پیشنهادی

consequences

لغت پیشنهادی

poolside