archaism

base info - اطلاعات اولیه

archaism - باستان گرایی

noun - اسم

/ˈɑːrkiɪzəm/

UK :

/ˈɑːkeɪɪzəm/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [archaism] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • antiquity


    دوران باستان

  • artifactUS


    artifactUS

  • antique


    عتیقه

  • fossil


    فسیلی

  • curio


    کنجکاوی

  • artefactUK


    artefactUK

  • relic


    یادگار

  • bygone


    گذشته

  • remnant


    باقی مانده

  • scrap


    باطله

  • treasure


    گنج

  • ruin


    خراب کردن

  • remains


    باقی


  • قطعه موزه


  • قطعه دوره


  • شی تاریخی

  • archaeological find


    یافته باستان شناسی


  • شی قدیمی


  • شی باستانی

  • heirloom


    ارثیه

  • anachronism


    نابهنگامی

  • fragment


    قطعه

  • curiosity


    شواهد و مدارک


  • ویرانه

  • ruins


    موضوع فضیلت

  • object of virtu


    پس مانده غذا

  • leftover


    خماری

  • hangover


    بقایای

  • vestige


    دایناسور

  • dinosaur


    شیء هنر

  • objet d'art


antonyms - متضاد

  • قرارداد

  • modernity


    مدرنیته

  • newness


    جدید بودن

  • now


    اکنون

لغت پیشنهادی

can’t

لغت پیشنهادی

operations

لغت پیشنهادی

racial