baulk
baulk - باولک
verb - فعل
UK :
US :
بسیاری از والدین ممکن است از این ایده که 100 دلار برای یک جفت کفش بپردازند، مخالفت کنند.
او برای لحظه ای غر زد. او در نهایت اعتراف کرد: «من توان پرداخت آن را ندارم.
او مانند شیری به نظر می رسید که از طعمه هایش بیرون زده است.
cringe
کز کردن
flinch
چشمک زدن
recoil
پس زدن
blench
مخلوط کردن
quail
بلدرچین
شروع کنید
shrink
کوچک شدن
dodge
طفره رفتن
shirk
شرک کردن
falter
لنگیدن
shudder
لرزیدن
shy
خجالتی
cower
خفه کردن
quake
زلزله
demur
تهوع
swerve
منحرف شدن
duck
اردک
reel
قرقره
flinch from
پریدن از
recoil from
پس زدن از
عقب کشیدن
چنگ زدن
wince
دلار
تزلزل
squinch
baulkUK
waver
تند و سریع
tremble
تکان خوردن
baulkUK
پرش
jerk
jolt
تایید کنید
accede
ملحق شدن
acquiesce
رضایت دادن
comply
رعایت کنند
relent
تسلیم شدن
ارسال
بازده
کمک
صورت
ملاقات
خوب
جهش در
leap at
آسان تر کردن
make easier
برآورده کردن US
fulfillUS
برآورده کردن
fulfilUK
دنبال کردن
توجه
راضی کردن
رعایت کنید
اطاعت کن
obey
همکاری کردن
cooperate
الحاق به
accede to
ارائه به
به تعویق انداختن
defer to
موافقت به
assent to
تسلیم شدن به
موافقت با
acquiesce with
در افتادن با
موافقت کردن
acquiesce in
مطابق با
