bicentennial

base info - اطلاعات اولیه

bicentennial - دویست ساله

noun - اسم

/ˌbaɪsenˈteniəl/

UK :

/ˌbaɪsenˈteniəl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bicentennial] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • A statue was erected to mark the bicentennial of the composer's birth.


    مجسمه ای به مناسبت دویستمین سالگرد تولد این آهنگساز ساخته شد.

  • bicentennial celebrations


    جشن های دویستمین سالگرد

  • The university marked its bicentennial with a weeklong celebration.


    دانشگاه دویستمین سالگرد خود را با یک جشن یک هفته ای جشن گرفت.

synonyms - مترادف

  • سالگرد

  • bicentenary


    دویستمین سالگرد

  • 200th anniversary


    200 سالگی

  • 200th birthday


    تولد 200 سالگی

  • commemoration


    بزرگداشت

  • festival


    جشنواره


  • جشن

  • jubilee


    روز تولد


  • یادآوری

  • remembrance


    صد ساله

  • centennial


    صد سالگی

  • centenary


    روز سال

  • yearday


    تعطیلات


  • عود

  • recurrence


    شب سال

  • yeartide


    مراسم


  • رعایت سالانه

  • yearly observance


    روز خاطره انگیز

  • red-letter day


    روز جشن

  • feast day


    سالگرد ازدواج


  • یک صدمین سالگرد

  • tercentenary


    سال 300

  • 300th year


    سیصدمین سالگرد

  • 300th anniversary


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

geese

لغت پیشنهادی

principally

لغت پیشنهادی

renamed