bootable

base info - اطلاعات اولیه

bootable - قابل بوت شدن

N/A - N/A

N/A

UK :

ˈbuːtəbl

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [bootable] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • The software creates a bootable copy of your hard drive.


    این نرم افزار یک کپی قابل بوت از هارد دیسک شما ایجاد می کند.

  • Save the information to a bootable CD for fast restores.


    برای بازیابی سریع اطلاعات را در یک سی دی قابل بوت ذخیره کنید.

  • The setup disk programs install onto six floppies, the first of which is bootable.


    برنامه‌های دیسک راه‌اندازی روی شش فلاپی نصب می‌شوند که اولین آنها قابل بوت است.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

allergy

لغت پیشنهادی

searchers

لغت پیشنهادی

creme