discerned
discerned - تشخیص داد
N/A - N/A
UK :
US :
یافت
discovered
کشف شده
encountered
مواجه شده
located
واقع شده
identified
شناخته شده است
noticed
متوجه شد
detected
شناسایی شده
distinguished
متمایز
recognizedUS
به رسمیت شناخته شد
pinpointed
مشخص شده است
spotted
خالدار
uncovered
بدون پوشش
unearthed
کشف شده است
descried
توصیف کرد
exposed
در معرض
met
ملاقات کرد
observed
مشاهده شده
perceived
درک شده
sighted
بینا
struck
رخ داد
bumped
ضربه خورده
chanced
تصادفی
collared
یقه زده
corralled
به هم چسبیده
espied
جاسوسی کرد
happened
اتفاق افتاد
rummaged
زیر و رو کرد
lit on
روشن شد
stumbled on
تصادف کرد
turned up
پیدا شد
arrived at
رسید در
misplaced
نابجا
گمشده
displaced
آواره
mislaid
گمراه شده
displanted
کاشته شده است
dropped
کاهش یافته است
misfiled
اشتباه ثبت شده
forgot
یادم رفت
misset
اشتباه
forgot whereabouts of
محل نگهداری را فراموش کرده است
پشت سر گذاشت
مسیر از دست رفته
placed unwisely
نابخردانه قرار داده شده است
placed wrongly
اشتباه قرار داده شده
در جای اشتباه قرار دادن