prolonging
prolonging - طولانی شدن
N/A - N/A
UK :
US :
آنقدر به ما خوش می گذشت که تصمیم گرفتیم یک هفته دیگر اقامتمان را طولانی کنیم.
او هر لقمه خوشمزه را تا جایی که می توانست آهسته می جوید و لذت را طولانی می کرد.
افزونه
lengthening
طولانی شدن
stretching
کشش
elongation
طویل شدن
prolongation
بیرون کشیدن
ادامه
protraction
گسترش
continuation
ماندگاری
ادامه دارد
perpetuation
استمرار
continuing
تحمل
continuance
تداوم
endurance
مدت زمان
continuity
حفظ
persistence
گسترده شدن
duration
انتشار
preservation
پیشبرد
widening
رزق و روزی
propagation
سختی
furtherance
نگه داشتن خط
sustenance
حفظ کردن
tenacity
ماندگار
broadening
ماندگار کردن
نگهداری
sustaining
persisting
protracting
enduring
perpetuating
maintaining
abbreviation
مخفف
abridgementUK
خلاصه انگلستان
abridgmentUS
خلاصه ایالات متحده
curtailment
محدود کردن
cutback
کاهش
shortening
کوتاه کردن
نزول کردن
کاهش می یابد
lessening
برش
رها کردن
پایین آوردن
abatement
سقوط
رکود
lowering
تعدیل نیرو
falloff
اقتصاد
decrement
بریده بریده
downturn
پیرایش
retrenchment
عقبگرد
محدودیت
slash
برش دادن
trimming
انقباض
rollback
لنگر انداختن
صرفه جویی در
cutting
گیوتین
diminution
shrinkage
docking
truncation
guillotine
