booker

base info - اطلاعات اولیه

booker - رزرو کننده

N/A - N/A

ˈbʊk.ɚ

UK :

ˈbʊk.ər

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [booker] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • She's a successful booker for a TV show.


    او یک رزرو موفق برای یک برنامه تلویزیونی است.

  • All our accommodation is good. However we usually give the best rooms to early bookers.


    همه محل اقامت ما خوب است. با این حال ما معمولا بهترین اتاق ها را به کسانی که زودتر رزرو می کنند می دهیم.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

afoot

لغت پیشنهادی

algerian

لغت پیشنهادی

persuade