birl

base info - اطلاعات اولیه

birl - بیرل

N/A - N/A

bɝːl

UK :

bɜːl

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [birl] در گوگل
description - توضیح

  • چرخیدن یا چرخیدن تا کسی را وادار به این کار کند

example - مثال
  • The great historian must be birling in his grave (= would be very angry or upset) at this news.


    مورخ بزرگ باید از این خبر در قبر خود غرق شود (= بسیار عصبانی یا ناراحت می شود).

  • the whirl of the kilt as men birl their ladies


    چرخش کت و شلوار در حالی که مردان زنان خود را به دنیا می آورند

synonyms - مترادف
  • carouse


    چرخ و فلک

  • revel


    شادی کردن

  • wassail


    نوش

  • roister


    خروس

  • binge


    پرخوری


  • مهمانی - جشن

  • make merry


    شاد کردن


  • زندگی کن


  • رها کن


  • جشن گرفتن

  • frolic


    شادی

  • feast


    جشن

  • rave


    دیوانه

  • rollick


    رولیک

  • rejoice


    ولگردی و قانونی شکنی

  • spree


    شورش

  • riot


    خوش بگذره


  • مجلل کردن

  • luxuriate


    کلاغ

  • crow


    رول


  • افراط کردن

  • indulge


    خرچنگ

  • lark


    لذت بسیار

  • delight


    حمام کردن

  • bask


    لذت بردن از خود

  • enjoy oneself


    بزرگ آن


  • وووپی کردن

  • make whoopee


    مهمونی گرفتن


  • بخور و بیاشام و شاد باش

  • eat drink and be merry


    پرت کردن

  • have a fling


antonyms - متضاد
  • mourn


    سوگواری

  • disappoint


    ناامید کردن

  • dislike


    دوست نداشتن

  • distress


    پریشانی


  • غمگین باش


  • نفرت

لغت پیشنهادی

ashore

لغت پیشنهادی

beetroot

لغت پیشنهادی

academe