biped

base info - اطلاعات اولیه

biped - دوپا

noun - اسم

/ˈbaɪped/

UK :

/ˈbaɪped/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [biped] در گوگل
description - توضیح
  • an animal with two legs, such as a human


    حیوانی با دو پا، مانند انسان

  • an animal that walks on two legs


    حیوانی که روی دو پا راه می رود

  • Through a quirk of nature I, a reptile, had suddenly been rendered a biped.


    من که یک خزنده بودم، از طریق یک طبیعت عجیب، ناگهان دوپا تبدیل شدم.

  • The awkward biped stood and looked out over the tops of the grass at a landscape empty of familiar landmarks.


    دوپا بی دست و پا ایستاده بود و از بالای چمن ها به منظره ای خالی از مکان های دیدنی آشنا نگاه می کرد.

  • I told her as an adult I prefer the company of featherless bipeds.


    به او گفتم، به عنوان یک بزرگسال، شرکت دوپاهای بدون پر را ترجیح می دهم.

  • They are part of the biodiversity of which we as human bipeds, are also part.


    آنها بخشی از تنوع زیستی هستند که ما به عنوان انسان دوپا نیز بخشی از آن هستیم.

  • Humanoid bipeds shaped their vocal chords to reproduce the noises they heard about them.


    دوپاهای انسان نما تارهای صوتی خود را برای بازتولید صداهایی که در مورد آنها می شنیدند شکل می دادند.

example - مثال
synonyms - مترادف
  • two-legged animal


    حیوان دو پا


  • انسان

  • humanoid


    انسان نما

  • primate


    پستاندار

antonyms - متضاد

  • عمومی

لغت پیشنهادی

fads

لغت پیشنهادی

canvassing

لغت پیشنهادی

penalty