boasting
boasting - فخر فروشی
N/A - N/A
UK :
US :
او در مورد نتایج امتحاناتش صحبتی نمی کرد در صورتی که مردم فکر می کردند او به خود می بالد.
والدین از افتخار کردن در مورد دستاوردهای فرزندان خود لذت می برند.
آنها به خود می بالیدند که هرگز در یک بازی شکست نخورده اند.
ایرلند دارای سواحل زیبا، رستوران های عالی و مردم محلی مهربان است.
arrogance
تکبر
boastfulness
خودستایی
conceit
اعتماد به نفس
immodesty
بی حیا
self-aggrandizement
خود بزرگ بینی
self-importance
braggadocio
braggadocio
لاف زدن
bragging
گازکناد
gasconade
رودومونتاد
rodomontade
فنفاروناد
fanfaronade
فخر فروشی
showing off
دهان
غوغا کردن
bluster
بمباران
bombast
فحش دادن
swagger
جسارت
bravado
هوای گرم
گاز
بیهوده گویی
rant
خود ستایش
self-glorification
بزرگواری
grandiloquence
خود چاپلوسی
magniloquence
تکان دادن
self-flattery
خود تبلیغی
swaggering
کاکلوروم
brag
زوزه کشیدن
self-promotion
گاو نر
cockalorum
crowing
bull
rhodomontade
modesty
فروتنی
ساکت
conciseness
مختصر بودن
plainness
ساده بودن
unpretentiousness
بی تکلفی
severity
شدت
simplicity
سادگی
austerity
ریاضت
reserve
ذخیره
humility
پنهان کاری
concealment
معمولی بودن
ordinariness
نامحسوس بودن
inconspicuousness
قایم شدن
hiding
حقیقت
کسالت
dullness
رزرو
