successfully

base info - اطلاعات اولیه

successfully - با موفقیت

/səkˈsesfəli/

/səkˈsesfəli/

family - خانواده

google image

description - توضیح

in a way that achieves the results wanted or hoped for

به گونه ای که به نتایج مورد نظر یا مورد انتظار دست یابد

example - مثال

She had already successfully completed these courses.

او قبلاً این دوره ها را با موفقیت پشت سر گذاشته بود.
They successfully defended their championship title.

آنها با موفقیت از عنوان قهرمانی خود دفاع کردند.
Companies have to be able to compete successfully in international markets.

شرکت ها باید بتوانند با موفقیت در بازارهای بین المللی رقابت کنند.
This arrangement has operated successfully for the past six years.

این طرح در شش سال گذشته با موفقیت عمل کرده است.
A number of patients have been successfully treated with the new drug.

تعدادی از بیماران با این داروی جدید با موفقیت درمان شدند.
What the book does convey very successfully is the horror of war.

چیزی که این کتاب با موفقیت بیان می کند، وحشت جنگ است.

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد