assessing
assessing - ارزیابی
N/A - N/A
UK :
US :
بیمه گذاران باید خسارت سیل را ارزیابی کنند.
آنها هزینه خسارت سیل را 2500 پوند ارزیابی کردند.
امتحانات تنها ابزار سنجش توانایی دانش آموز نیستند.
هنوز برای ارزیابی پیامدهای بلندمدت اتحادیه دو کشور زود است.
ما باید ارزیابی کنیم که آیا پروژه ارزش انجام دادن دارد یا خیر.
احساس
آزمایش کردن
checking
چک کردن
examining
معاینه کردن
inspecting
در حال بازرسی
investigating
در حال بررسی
probing
کاوشگری
analyzingUS
تجزیه و تحلیل ایالات متحده
evaluating
ارزیابی کردن
exploring
کاوش
trying
تلاش کردن
analysingUK
تجزیه و تحلیل انگلستان
trying out
امتحان کردن
دویدن دست
palpating
لمس کردن
scrutinizingUS
در حال بررسی ایالات متحده
appraising
ارزیابی
scrutinisingUK
موشکافی انگلستان
reviewing
در حال مطالعه
studying
اسکن کردن
scanning
نقشه برداری
checking out
نگاه انداختن به
surveying
تحقیق کردن
looking into
بررسی
researching
اندازه گیری
vetting
مشاهده
sizing up
نگاه کردن
viewing
رفتن
looking over
نگاه كردن
going over
looking at
doubting
شک کردن
rejecting
رد کردن
disagreeing
مخالفت کردن
renouncing
چشم پوشی
challenging
چالش برانگیز
disputing
بحث کردن
opposing
مخالف
repudiating
انکار کردن
زیر سوال بردن
controverting
بحث برانگیز
denying
سوال کردن
questioning
کافر
disbelieving
داشتن شک و تردید
having doubts
تردید داشتن
having qualms
داشتن رزرو
having reservations
پرس و جو
querying
گرفتن نمایی کم نور