availed

base info - اطلاعات اولیه

availed - بهره مند شد

N/A - N/A

əˈveɪl

UK :

əˈveɪl

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [availed] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Our efforts availed us nothing (= did not help).


    تلاش های ما هیچ فایده ای برای ما نداشت (= کمکی نکرد).

  • Over a thousand learners have already availed the opportunity to study at our college.


    بیش از هزار زبان آموز از این فرصت برای تحصیل در کالج ما استفاده کرده اند.

  • To avail this offer please click here.


    برای استفاده از این پیشنهاد لطفا اینجا را کلیک کنید.

synonyms - مترادف
  • benefited


    بهره مند شد

  • benefitted


    کمک کرد

  • helped


    هلپ

  • holp


    هولپن

  • holpen


    خدمت کرده است

  • served


    سود می برد

  • profited


    دارای مزیت

  • aided


    راضی

  • assisted


    کافی است

  • advantaged


    برای

  • satisfied


    نیازهای را برآورده کرد

  • sufficed


    مورد علاقه انگلستان

  • worked for


    مورد علاقه ایالات متحده

  • met the needs of


    پشتیبانی

  • favouredUK


    تشویق شده است

  • favoredUS


    پایدار

  • supported


    حمایت کرد

  • abetted


    انگلستان را حمایت کرد

  • sustained


    فرستاده شد

  • backed


    یارانه ای آمریکا

  • succouredUK


    عقب نشینی کرد

  • seconded


    راحت شد

  • subsidizedUS


    مورد علاقه

  • backstopped


    خدمت کرد

  • relieved


    تایید کرد

  • favorised


    کاهش یافته است

  • ministered


    تسکین یافته است

  • upheld


    یارانه ای در بریتانیا

  • mitigated


  • alleviated


  • subsidisedUK


antonyms - متضاد
  • disavailed


    از کار افتاده است

  • dissatisfied


    ناراضی

  • failed


    ناموفق

  • missed


    از دست رفته

  • took


    گرفت

  • taken


    گرفته شده

لغت پیشنهادی

threat

لغت پیشنهادی

fetched

لغت پیشنهادی

java