orbiter

base info - اطلاعات اولیه

orbiter - مدارگرد

noun - اسم

/ˈɔːrbɪtər/

UK :

/ˈɔːbɪtə(r)/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [orbiter] در گوگل
description - توضیح
  • a spacecraft that is sent into space to travel around the moon or a planet without ever landing on it. It carries equipment but not people and is designed to gather information


    فضاپیمایی که به فضا فرستاده می شود تا دور ماه یا یک سیاره بدون فرود بر روی آن سفر کند. تجهیزات را حمل می کند اما افراد را حمل نمی کند و برای جمع آوری اطلاعات طراحی شده است

  • a spacecraft that orbits a planet or other celestial body (= a moon star etc.)


    فضاپیمایی که به دور یک سیاره یا دیگر جرم های آسمانی (= یک ماه، ستاره و غیره) می چرخد.

example - مثال
  • A radar sounder on the Mars orbiter will let scientists probe beneath the surface.


    یک صداگیر راداری در مدارگرد مریخ به دانشمندان اجازه کاوش در زیر سطح را می دهد.

synonyms - مترادف
  • space shuttle


    شاتل فضایی


  • وسیله نقلیه پرتاب

  • rocket


    موشک

  • spacecraft


    فضاپیما

  • spaceship


    سفینه فضایی


  • شلیک فضایی

  • transport


    حمل و نقل


  • وسیله نقلیه

  • lifting body


    بدن بالابرنده

  • shuttle


    شاتل

  • space capsule


    کپسول فضایی

  • capsule


    کپسول

  • pod


    غلاف


  • کابین

  • module


    مدول

  • exploratory ship


    کشتی اکتشافی

  • ballistic capsule


    کپسول بالستیک

  • lunar module


    ماژول قمری

  • command module


    ماژول فرمان

antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

differ

لغت پیشنهادی

progress

لغت پیشنهادی

unprofitable