alighted
alighted - پیاده شد
N/A - N/A
UK :
US :
مظنون از قطار در یوستون پیاده شد و به سمت هیترو رفت.
پروانه ای به آرامی روی گل فرود آمد.
همانطور که او به اطراف اتاق نگاه کرد، چشمانش به یک کودک کوچک خیره شد.
من یک ساعت را در کتابفروشی گذراندم قبل از اینکه بر روی هدیه عالی سوار شدم.
landed
فرود آمد
perched
نشسته
settled
مستقر شده
lit
روشن شد
lighted
روشن شده است
roosted
خاردار
descended
رسید
arrived
استراحت کرد
rested
متوقف شد
stopped
نشست
sat
نشستن
sitten
را لمس کرد
touched down
آمد پایین
came down
ویران شدن
اومد استراحت کرد
بیا استراحت کن
قرار دادن
استوار
زمین
grounded
تو در تو
نصب شده است
nestled
به زمین بیا
installed
مستقر شد
made a landing
به زمین بیاید
پارک شده
settled down
تسلیم شد
لنگر انداخت
parked
غرق شده
lodged
docked
ensconced
ascended
صعود کرد
climbed
کلمب
clomb
سرازیر شدن
clumb
نصب شده است
mounted
گل سرخ
برخاسته است
risen
مقیاس شده
scaled
اوج گرفت
soared
منفجر شد
blasted off
شناور شد
floated up
پرواز کرد
flew off
بالا رفت
flown off
برداشته شد
flew up
بلند شد
flown up
برداشته شده است
went up
به وجود آمد
gone up
arisen
lifted off
بلند کردن
moved up
پرواز کرده
took off
رانده شده
taken off
آرزو کرد
arose
برخاستن
arisen
قیام کرد
lifted
flew
flown
upthrusted
aspired
uprose
uprisen