amended
amended - اصلاح شد
N/A - N/A
UK :
US :
از نمایندگان مجلس خواسته شد که قانون را اصلاح کنند تا از وقوع فاجعه دیگری در نفتکش جلوگیری شود.
در ردیف 20، «مردان» به «مردم» اصلاح (= تغییر) شود.
تا زمان اصلاح قانون اساسی، قدرت تعیین وزرا با رئیس جمهور باقی خواهد ماند.
modified
اصلاح شده
revised
تجدید نظر شده است
corrected
ویرایش شده
edited
بازنویسی شده است
rewritten
تغییر کرد
changed
تغییر یافته است
altered
اصلاح شده است
reformed
بهبود یافته
improved
تبدیل شده است
converted
جدید
تنظیم شده
transformed
اصلاح شد
adjusted
دوباره انجام شد
rectified
ناهمسان
redone
بازسازی شده است
سازگار
rehabilitated
دوباره ساخته شده است
adapted
remodeledUS
remade
بازسازی شده
remodeledUS
جهش یافته
renovated
بازسازی شده انگلستان
mutated
دوباره کار کرد
remodelledUK
به روز شد
reworked
درست شد
updated
متفاوت است
fixed
غیر مشابه
differing
ناسازگار
dissimilar
متضاد
incompatible
مختلف
contrasting
disparate
unedited
ویرایش نشده
کامل
unexpurgated
پاک نشده
unabridged
خلاصه نشده
کل
uncensored
بدون سانسور
پر شده
بریده نشده
uncut
کاهش نیافته
undiminished
متراکم نشده
unreduced
به صورت مخفف
uncondensed
طبقه بندی شده
unabbreviated
کاملا
categorical
مطلق
outright
جمع
categoric
بی چون و چرا
بدون ابهام
فاقد صلاحیت
unequivocal
بدون رزرو
unambiguous
بدون قید و شرط
unqualified
اصل
unreserved
ترتیب
unconditional
از صمیم قلب
genuine
قطعی
arrant
دقیق
wholehearted
سازش ناپذیر
definite
محکم
definitive
thoroughgoing
uncompromising
