announcing
announcing - اعلام می کند
N/A - N/A
UK :
US :
آنها در روزنامه محلی خبر مرگ مادرشان را دادند.
او برنده مسابقه را به مخاطبان هیجان زده اعلام کرد.
نخست وزیر اعلام کرده است که هزینه های عمومی در سال آینده افزایش خواهد یافت.
اولین چند برگ در ناودان آغاز پاییز را اعلام کرد.
proclaiming
اعلام می کند
declaring
صدا و سیما
broadcasting
انتشار
publishing
تبلیغات بریتانیا
publicisingUK
عمومی کردن ایالات متحده
publicizingUS
برقراری ارتباط
communicating
فاش کردن
disclosing
در حال انتشار
promulgating
آشکار شدن
revealing
تبلیغات
divulging
منادی
گفتن
heralding
بوق زدن
advertizing
شعله ور شدن
telling
ارسال کردن
trumpeting
گزارش نویسی
blazoning
رها کردن
posting
اعلام کردن
reporting
انتقال دادن
releasing
بیان می کند
enunciating
در حال گردش
annunciating
شعله ور
imparting
صدا دادن
stating
فریاد زدن
circulating
پلاکارد زدن
blazing
چشمک زن
disseminating
sounding
blaring
placarding
flashing
concealment
پنهان کاری
withholding
دریغ کردن
suppression
سرکوب
censorship
سانسور
hiding
قایم شدن
محدودیت
silencing
خاموش کردن
covering
پوشش
denial
انکار
dissimulation
شبیه سازی
deprivation
محرومیت
hideaway
مخفیگاه
obscuration
تاریکی
refusal
امتناع
squashing
له کردن
turning down
پایین آوردن
banning
ممنوع کردن
gagging
دهان بستن
stifling
خفه کننده
smothering
خفه کردن
muzzling
پوزه زنی
disguising
مبدل کردن
proscription
ممنوعیت
outlawing
غیرقانونی کردن
cover-up
سرپوش گذاشتن
non-disclosure
عدم افشای
covering up
پوشاندن