backslapping

base info - اطلاعات اولیه

backslapping - سیلی زدن به پشت

noun - اسم

/ˈbækslæpɪŋ/

UK :

/ˈbækslæpɪŋ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [backslapping] در گوگل
description - توضیح
  • behaviour in which people praise each other’s achievements more than they deserve


    رفتاری که در آن افراد بیش از آنچه که لیاقتش را دارند، دستاوردهای یکدیگر را تحسین می کنند

  • a noisy expression of happiness and positive feelings, usually showing admiration for a shared success


    بیان پر سر و صدا از شادی و احساسات مثبت که معمولاً تحسین موفقیت مشترک را نشان می دهد

  • A genuine initiative or just another excuse for backslapping and all-star music line-ups?


    یک ابتکار واقعی، یا فقط بهانه ای دیگر برای بک سیلی زدن و ردیف های موسیقی همه ستاره؟

example - مثال
  • There was a party after the ceremony where much drinking and backslapping went on.


    بعد از مراسم جشنی برگزار شد که در آن مشروب خواری و سیلی زدن زیاد انجام شد.

synonyms - مترادف
  • hearty


    دلچسب

  • ardent


    پرشور


  • مشتاق

  • passionate


    شدید، قوی

  • enthusiastic


    نجیب


  • غیرتمند

  • spirited


    متحرک

  • avid


    جوشان

  • zealous


    زنده

  • animated


    پر نشاط

  • ebullient


    پر انرژی

  • lively


    سرزنده

  • impassioned


    پویا

  • exuberant


    عمیق

  • energetic


    عابد

  • vivacious


    تاکیدی

  • dynamic


    با صدای بلند


  • دوست داشتنی

  • devout


    پراکنده

  • emphatic


    سخاوتمندانه


  • شادی آور

  • affable


    بدون رزرو

  • effusive


    بشاش

  • generous


    عمیق ترین

  • jovial


    مهار نشده

  • unreserved


    پاسخگو

  • cheerful


  • profound


  • deepest


  • uninhibited


  • responsive


antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

weighing

لغت پیشنهادی

copernicus

لغت پیشنهادی

computers