ethically
ethically - از نظر اخلاقی
adverb - قید
UK :
US :
پزشکان از نظر اخلاقی موظف به ادامه درمان بودند.
کمیته قضاوت کرد که او اخلاقی رفتار نکرده است.
او شاگردانش را تشویق می کرد که خودشان فکر کنند و اخلاقی و اخلاقی رفتار کنند.
این اقدام از نظر اخلاقی مشکوک است.
honestly
صادقانه
منصفانه
honourablyUK
با افتخار انگلستان
honorablyUS
با افتخار ایالات متحده
morally
از نظر اخلاقی
decently
شایسته
legally
به صورت قانونی
legitimately
به طور مشروع
lawfully
به طور قانونی
از طریق کتاب
در سطح
مطابق با قوانین
without corruption
بدون فساد
فقط به وسیله
با دستان پاک
با وسایل منصفانه
در ایمان خوب
به درستی
righteously
عادلانه
justly
با فضیلت
virtuously
محترمانه
respectably
با احترام
respectfully
مودبانه
courteously
با ملاحظه
equitably
مستقیم
considerately
بی سرزنش
uprightly
مدنی
irreproachably
با مهربانی
civilly
graciously
unethically
غیر اخلاقی
immorally
به ناحق
unjustly
ناصادقانه
unrighteously
بی وجدان
dishonestly
فاسد
unscrupulously
بد
corruptly
نادرست
به اشتباه
unconscionably
به طرز ناشایست
improperly
بی شرف انگلستان
wrongly
بی شرف ایالات متحده
indecently
غیر اصولی
dishonourablyUK
به طور غیرقانونی
dishonorablyUS
به صورت حیله گرانه
unprincipledly
شیطانی
unlawfully
فریبکارانه
deviously
فاسقانه
evilly
به صورت غیر قانونی
deceitfully
به طرز شرورانه
depravedly
شرورانه
illegally
سایه ای
nefariously
کج
viciously
تاریک
shadily
ناپسند
crookedly
به طور ناروا
vilely
darkly
wickedly
ignobly
iniquitously
villainously